هنوز مادر باور نميكند كه دخترش ديگر به خانه برنميگردد. دخترك قرار بود درس بخواند و دكتر شود تا ديگر كسي مثل خواهرش سرزا نرود. آن يكي ميخواست معلم شود و در خانه پدري به بچههايي كه نميتوانند اين مسافت طولاني را براي درس خواندن طي كنند درس بدهد. دختر ديگر درس ميخواند تا مهندس شود و با كمك اهالي پلي روي رودخانه بسازند؛ اما آرزوها همه نقش بر آب شدند وقتي رودخانه طغيان كرد. حالا سالهاست كه مادران سياه ميپوشند براي تمام آرزوهايي كه به ثمر ننشست.
ماه محرم آن سال حال و هواي عجيبي پيدا كرد؛ حال و هوايي كه با وجود گذشت 10سال هنوز در دلها زنده است. آن سال دختراني كه براي ادامه تحصيل به مركز شهرستان رفته بودند ميخواستند به روستا برگردند تا در مراسم عزاداري شركت كنند. صداي خروشان رودخانه از دوردستها به گوششان ميرسيد و هر لحظه ترس و دلهرهشان بيشتر ميشد. وقتي ميرفتند، رودخانه اينطور سركش نبود اما حالا بهدنبال طعمه ميگشت تا با خودش همراه كند. به نزديكيهاي رودخانه كه رسيدند عزمشان را جزم كردند تا از آن عبور كنند. از بچگي با اوضاع اين رودخانه سر كرده بودند و حالا هم ميخواستند دل به دلش بدهند. آنها دستانشان را به هم گره كردند تا ريسماني محكم شوند و بتوانند از اين مسير عبور كنند اما شدت آب اجازه عبور را از آنها گرفت و تنها 4نفرشان زنده از رودخانه بيرون آمدند. اينجا در ميان كوههاي بلند و پشت رودخانهاي سركش، منطقه محروم گافر قرار دارد؛ منطقهاي در شرق بشاگرد هرمزگان؛ جايي كه محروميت بيداد ميكند.
حسين زارعي، رئيس كميته امداد بخش گافر شهرستان بشاگرد كه خودش از اهالي سردشت است و سالهاست در منطقه بشاگرد خدمت ميكند ميگويد: گافر بيش از 8هزار نفر جمعيت دارد و از مناطق بسيار محروم شهرستان بشاگرد است. اين منطقه مشكلات عديدهاي دارد كه از مهمترين آنها نداشتن راه است. منطقه گافر حتي يك متر راه آسفالتي ندارد و همه مسير، خاكي و كوهستاني است و همين موضوع، رسيدگي به مردم اين منطقه را با دشواري مواجه ميكند. سيلابهاي فصلي هم از ديگر معضلاتي است كه اهالي با آن مواجهند و كار روي زمين و بهطور كلي زندگي كردن را برايشان سخت كرده است. مردم، خانههايشان را روي بلنديها ميسازند اما زمينهاي كشاورزي در درهها قرار دارند كه طغيانهاي گاه و بيگاه رودخانه و راه افتادن سيلابها محصول را خراب ميكند و تمام زحمات كشاورزان را به باد ميدهد.
او درباره شغل ساكنان گافر ميگويد: بهدليل شرايط نامساعد جغرافيايي و نبود حمايتهاي لازم، اكثر مردم بهدليل نبود كار در منطقه، به شهرستانهاي مجاور ميروند تا كاري پيدا كنند و نان زن و بچههايشان را در بياورند. بيشتر مردها چندماه در سال را كنار خانوادههايشان نيستند و مجبورند دوري آنها را تحمل كنند تا ناني براي ادامه زندگي پيدا كنند.
زارعي از وضعيت تحصيل مردم برايمان ميگويد: « بچههاي منطقه محروم گافر بچههايي بسيار بااستعداد هستند كه فقط ميتوانند تا مرحله ابتدايي در روستاي خود درس بخوانند؛ آن هم در مدارس كانكسي. آنها براي ادامه تحصيل بايد بيش از 70كيلومتر را طي كنند تا به مركز شهرستان سردشت برسند و اغلب بهدليل نبود راه مناسب، از ادامه تحصيل بازميمانند». او تلخترين حادثه زندگياش را مربوط به فوت دختراني ميداند كه از مدرسه برميگشتند و ميخواستند از رودخانه عبور كنند اما رودخانه موجب مرگ آنها شد؛ « آن روز تلخترين خاطره زندگيام است. همه مردم اشك ميريختند چون اين طفلهاي معصوم براي مراسم محرم به روستاهايشان برگشته بودند و ميخواستند در مراسم عزاداري شركت كنند كه آن اتفاق افتاد.»
زارعي درباره وضعيت بهداشتي- درماني منطقه گافر هم ميگويد: در قسمت زيركوه، هيچ مركز درمانياي وجود ندارد و تنها در مركز دهستان يك خانه بهداشت قرار دارد. مردم اغلب براي درمان بايد تا ميناب يا بندر بروند كه در طول مسير مشكلات زيادي برايشان بهوجود ميآيد چون نهتنها راه مناسبي وجود ندارد بلكه وسيله مناسب هم جهت حملونقل بيمار وجود ندارد و بارها شده كه خانمهاي باردار در طول مسير جان خود را از دست دادهاند.
در پشت كوه هم يك مركز درماني ايجاد شده كه در حد سرپايي بيماران را درمان ميكند. بهطور كلي از نظر درماني مردم خيلي در مضيقه هستند؛ حتي در سردشت يك پزشك متخصص نيست و هر كسي نياز به درمان اساسي داشته باشد بايد كيلومترها راه تا ميناب يا بندر برود. تا چند سال پيش مردم دچار بيماري جذام ميشدند كه خدا را شكر اين بيماري ريشهكن شده است اما هنوز بهدليل مصرف آب غيربهداشتي، مردم دچار بيماريهاي عفوني ميشوند و گاهي جانشان را از دست ميدهند.
او با اشاره به اينكه اغلب خوراك مردم نان خالي با خرماست، ميگويد: مردم اين منطقه شغل ندارند تا كسب درآمد كنند. زنان روستا حصيربافي ميكنند اما چون حمايتي از آنها نميشود اين محصولات فروش نميروند و گرهي از مشكلات آنها باز نميشود. مردم مهربان روستاهاي گافر افرادي بسيار معتقد هستند و با وجود مشكلات و محروميتهاي زياد بازهم اميدشان را از دست نميدهند. اين مردم از تمامي امكانات محرومند؛ نه گاز دارند، نه آب و نه حتي تلفني براي برقراري ارتباط. تنها برق به روستاها آمده كه بابت همين نعمت هم خدا را شاكرند. آب لولهكشي فقط در مركز شهرستان وجود دارد و اغلب روستاها مجبورند از آب چشمه استفاده كنند كه اين آب بهدليل غيربهداشتي بودن گاهي موجب بهوجود آمدن بيماريهاي عفوني ميشود. مردم گافر براي نجات از سرماي شديد زمستان از هيزم استفاده ميكنند. با اينكه كپسول گاز در مركز شهرستان توزيع ميشود اما مسير صعبالعبور اجازه نميدهد كه مردم مدام در رفتوآمد باشند و آنها با آتش هيزم غذا درست كرده و خانههايشان را گرم ميكنند. زارعي ايجاد راه و شغل را مهمترين خواسته مردم گافر عنوان ميكند و ميگويد: اگر راه مناسب ايجاد شود و مردم صاحب شغل شوند بقيه مشكلات را خودشان حل ميكنند. مردم ما بسيار قانع هستند كه با وجود اين همه محروميت گلايهاي نميكنند و همچنان به اين آب و خاك عرق دارند.
گافر يكي از بخشهاي شرقي و محروم شهرستان بشاگرد استان هرمزگان است؛ منطقهاي كه 75روستا دارد و با استان سيستان و بلوچستان هممرز است. اين بخش به 2 قسمت زيركوه و پشتكوه تقسيم ميشود كه بين كوهستانها قراردارند و به همين دليل از مناطق بسيار صعبالعبور هستند. در فصل زمستان كه رودخانه گگين طغيانگر ميشود راه ارتباطي با اين روستاها بهكلي قطع ميشود و مردم مجبورند يا از رودخانه عبور كنند و يا پشت رودخانه بمانند تا ميزان شدت آب فروكش كند. روي اين رودخانه هيچ پلي احداث نشده و اين از مشكلات بسيار بزرگ اهالي گافر است. رودخانه گگين (جگين) از كوههاي بشاگرد سرچشمه ميگيرد و رودخانههاي ديگر به آن ميريزند تا به درياي عمان برسد.
:: موضوعات مرتبط:
آخرین اخباراجتماعی ,
,
:: برچسبها:
گافر ,
بشاگرد ,
رودخانه ,
كسب درآمد ,
كوهستان ,
صعبالعبور ,
كوههاي بشاگرد ,
سيستان و بلوچستان ,